تقريباً چند سالي است كه فعاليت زيرزميني و غيرقانوني مؤسسات مدلينگ براي گزينش و انتخاب جوانان علاقهمند به مدل شدن گسترش قابل توجهي پيدا كرده است و به اين ترتيب ...
«قد براي خانمها حداقل 170 سانتيمتر و براي آقايان 180 سانتيمتر، وزن هم بايد مطابق استاندارد جهاني و برابر با وزن مانكني تأييد شده باشد. چهره نبايد داراي نواقص واضح باشد كه جلب توجه كند. مثالهاي آن هم داخل فرم ثبتنام ذكر شده... بعد از پايان دوره آموزشي آشنايي كامل با قواعد حركت و ژستها يك آزمون نهايي با حضور داوران گرفته ميشود كه اگر در آن تأييد شويد به عنوان مدلينگ مؤسسه ميتوانيد تبليغكننده برندهاي جديد باشيد و...»
خانم جوان شيكپوش كه ظاهراً منشي مؤسسه است با چنان جديتي اين جملات را ادا ميكند كه انگار تمامي اين قواعد دستورالعملهاي قانوني و مجاز براي مدل شدن است و نه شرايط ثبتنام در يك مؤسسه زيرزميني مدلينگ.
البته اين تنها صحبتهاي خانم جوان نبود كه كمي ترديد در اين باره را القا ميكرد، بلكه ميل جمعيت جوانان خوش قد و بالا و مشتاق كه با وجود تمام اين شرايط و البته هزينه بالاي اين آموزشهاي زيرزميني باز هم براي در اولويت ثبتنام قرار گرفتن دست و پا ميشكنند هم طرف ديگر ماجرا بود.
به گزارش ايران، تقريباً چند سالي است كه فعاليت زيرزميني و غيرقانوني مؤسسات مدلينگ براي گزينش و انتخاب جوانان علاقهمند به مدل شدن گسترش قابل توجهي پيدا كرده است و به اين ترتيب بسياري از جوانان بدون آنكه فرصت زيادي داشته باشند ناخواسته وارد عرصهاي ميشوند كه در اغلب مواقع بازگشت از آن غيرممكن است.
مؤسسات مدلينگ بعد از آنكه شرايط ثبتنام و آموزش خود را به صورت پنهاني اعلام ميكنند از بين متقاضيان عدهاي را كه شرايط لازم را دارند انتخاب ميكنند و بعد از پايان دورههاي آموزشي از آنها به عنوان مدل براي تبليغ لباس و كيف و كفش و آرايش و به طور كلي تمام برندهاي مصرفي، استفاده ميكنند. اما مرور تاريخچه فعاليت بسياري از اين مؤسسات به غير از آنچه در ظاهر به نظر ميرسد گوياي واقعيت تلخي است كه اتفاقاً بسياري از جوانها از آن بياطلاعاند!
مدل يعني سوپراستار
مدل شدن رؤياي دور و دست نيافتني جوانهاي زيادي است؛ جوانهايي كه براي رسيدن به اين رؤيا حاضرند جور هر چيزي را بكشند. از رژيمهاي لاغري سخت گرفته تا پوشيدن هر لباسي و نمايش گذاشتن آن در مقابل چشمان حيرت زده حاضرين، شوهاي زيرزميني و احتمالاً بعدها تماشاگران كانالهاي ماهواره در سراسر دنيا...
ماندانا، جوان 26 سالهاي كه سالهاست مدل يكي از اين مؤسسات است و تقريباً تمام ناگفتههاي اين شوهاي زيرزميني را ميداند، هنوز هم مدل شدن را بزرگترين و بهترين آرزوي زندگياش ميداند،چون: «مدل يعني خيرهكننده، يعني كسي كه همه براي ورودش لحظهشماري ميكنند، خب فكر ميكنم اين چيز كمي نيست كه يه برند يا مارك معروف مدل جديد لباسي رو توليد ميكند و كسي كه براي اولين بار اون لباس رو جلوي بقيه ميپوشه و با قدمهاي مانكني از مقابلشان رد ميشه، تو باشي! تازه وقتي كه كارت حسابي ميگيره و چند تا طراح و توليدكننده هم از نزديك ميبينن كه لباسها و مدلها چقدر برازندته و ژست تبليغي خوبي داري باهات قراردادهاي كلان ميبندند، حتي ممكن است معرفيت كنن به مجلههاي معروف مدل دنيا و اونوقت تو ميشي يك سوپراستار واقعي. حالا گذشته از اينكه نونت تو روغنه همه ميشناسنت و ميدونن مدلي كه تو داري تبليغ ميكني يه مدل محشره... اين واقعاً عاليه، آرزوم اينه كه روزي يه مدل واقعي بشم.»
اما اين مسير رؤيايي كه مؤسسات مدلينگ براي بسياري از جوانها ترسيم كردهاند با پيچ و خمهاي مبهمش سؤالات زيادي را ايجاد ميكند...
ـ چند ساله كه كار مدلو انجام ميدي؟
ـ تقريباً پنج سال از وقتي 21 ساله بودم با معرفي يكي از دوستانم با طراح و مدير مؤسسه آشنا شدم و به عنوان مدل مشغول كار شدم.
ـ پس چرا در اين پنج سال به اين جايي كه ميگي نرسيدي و در حد همين مؤسسه باقي موندي؟
ـ ماندانا مكث كوتاهي ميكند و با لحن حق به جانبي ميگويد: «خب تعداد كساني كه ميخواهند مدل مؤسسات مختلف بشن خيلي زياده، همين يه كمي شانس پيشرفت رو محدود ميكنه اما اين به معناي اينكه هميشه در همين حد باقي بمونيم نيست.»
ـ ولي من شنيدم حداكثر سن براي مدل بودن 30 سال است. يعني تقريباً تو فقط چهار سال فرصت داري در اين حرفه به يه سوپراستارتبديل بشي، فكر ميكني اين زمان كافي باشه؟
ـ حالا اينكه ميگن 30 سال كه تو همه يكسان نيست تازه بعد از 30 هم اگر هنوز آيتمهاي مدل بودن را داشته باشي ميتوني به كارت ادامه بدي. نميدونم فرصت هست يا نه اما من همه تلاشمو ميكنم...
ـ جريان اينكه ميگن از مدلها سوءاستفاده ابزاري ديگه هم ميشه چيه؟
ـ خب مثلاً صاحب شو دوست داره با لباسهاي باز شو اجرا بشه و همه براي عكس و نمونهبرداري آزاد باشن اما بعضي از مدلها زير بار نميرن. خب همه كه مثل هم نيستن بعضيها قبول ميكنن بعضيها هم نميكنن.
ـ چرا يه نوع شهرت ديگه رو انتخاب نكردي، مثل هنر يا بازيگري و...؟
ـ راستش هميشه دلم ميخواست يه جورايي همه ببينند كه چقدر خوشقيافه و زيبا هستم، هنرهاي ديگه هم خوباند اما مدل شدن يه جوريه ديگه خيلي كلاس داره...!
ـ مي دوني كه اين مؤسسات زيرزميني و بدون مجوز فعاليت ميكنند. يعني اگر يه وقت برات مشكلي پيش بياد هيچ كاري ازت برنمياد... ؟
ـ آره ولي خب ديگه چارهاي نيست، چون مؤسسات قانوني يا اصلاً نيست يا اگر هم باشه آنقدر محدوده كه هيچ وقت نميشه يه مدل شناخته شده واقعي بشي.
از زمين تا زيرزمين
محدوديت براي اجراي نمايشهاي زنده لباس باعث شد كه رشد اين صنعت در ظاهر متوقف شود در حالي كه از يك سو فعالان و علاقهمندان به ترويج مد ايراني همچنان خواهان فعاليت در اين عرصه هستند و از سوي ديگر برخي سودجويان از اين فرصت براي دنبال كردن اهداف خود بهره بردهاند و نتيجه آن رشد مؤسساتي شده كه با ادعاي داشتن مجوز اقدام به ثبتنام و گرفتن هزينههاي هنگفت بدون داشتن هيچگونه تعهدي، از جوانهايي كه با رؤياي مدل شدن راهي آنها شدهاند، ميكنند.
شايد صنعت مد ايران در سالهاي اخير به ظاهر پيشرفتي نداشته است ولي فعالان زيرزميني آن صنعتي پنهاني ولي بسيار قوي را به وجود آوردهاند. مدلينگهاي زيرزميني همپاي كشورهاي صاحبنام در اين صنعت و با استفاده از معيارها و ترازهاي آنان پيشرفت كرده تا جايي كه بسياري از آنان در اين عرصه در ميان رقباي داخلي خود به غولهاي مد معروف شدهاند. سبك برگزاري شو يا مانكنهاي انتخابي و حتي جزئياتي مانند دكور سالن نمايش مواردي هستند كه هر روز بيشتر از روز قبل مورد توجه فعالان غيرقانوني اين حرفه قرار ميگيرد. در اين صنعت يك مانكن علاوه براين كه بايد شرايط فيزيكي خاصي داشته باشد، بعد از آموزشهاي ارائه شده بايد تلاش كند كه هميشه اين شرايط فيزيكي و ظاهر جذاب خود را حفظ كند.
گسترش صنعت مد و مدل و اجراي نمايشهاي زنده در بسياري از كشورهاي حتي اسلامي جهان با نظارت متوليان به شكل مطلوبي در حال افزايش است. به نظر ميرسد اگر تلاشها و توجهها، صرف نظارت و قانونمندسازي برخي از نمايشهاي سالم در اين عرصه شود علاوه بر آنكه موقعيت سودجويي و رونق فعاليتهاي غيرقانوني در اين زمينه را ميگيرد از تبعات بعدي و غيرقابل جبران آن كه هزينههاي زيادي را نيز به دنبال دارد ميكاهد.